مجتبی-آلاله
شراب مجتبی آلاله
سلول از علی برزنونی
سلول علی برزنونی
رضا کهندل
مطرب رضا کهندل
امید محمد بیگی
چش نازار امید محمد بیگی
سعید حسینی بی وفا
عجب رسمیه سعید حسینی
آهنگ علی اسدیان یاش بخیر
یادش بخیر علی اسدیان

دلنوشته خاطره انگیز لیلا 20 ساله

۱۱ فروردین ۱۳۹۶
وقتی میای دلنوشته های ناکامان (4) گریه نکن

?سلام من لیلا هستم 20ساله
درست پنج سال پیش با یه پسر دوست شدم خیلی دوستش داشتم ولی بعدا فهمیدم ک اون میخاد با دوستم دوستت بشه اولش نمیخاستم با دوستم دوست بشه ترس از دست دادنش دیونم میکرد یه شب بهش گفتم نمیخام بادوستم دوست بشی اسم دوستم سارا بود اون گفت اگه شماره سارا رو بهم ندی کاری میکنم ک آبروت بره خیال کردم فقط یه حرفه و بیخیال شدم بعد دیدم اومد دم در خونمون و به بابام همه جریان دوستی مون و گفت بابام خیلی ناراحت شده بود و تا حد مرگ کتکم زد
این جریان ها رو برای سارا تعریف کردم و اون تو گوشش نرفت مجبور شدم این دوتا رو به هم برسونم چون سارا خیلی خوشتیپ و خوشکل بود خاطرخاه زیاد داشت ولی من زیاد خوشکل نبودم خیلی برام سخت بود ولی چاره ای نداشتم
بعد از دوستی عشقم و دوستم نمیخاستم با کسی باشم چون عشقم خواستگاری سارا رفته بود ساراهم قبول کرد ولی پدر و مادر سارا راضی نبودن بعد از چند وقت عشقم دوباره بهم زنگ زد گفت فقط منو میخاد و اون و نمیخاد قبول نکردم پیشنهاد دوستی شو باز اومد دم در خونمون با داد و هوار ک من با این دختره دوست بودم تا این ماجرا تموم شد یکی از پسر های فامیلمون خیلی بهم میگفت دوستت دارم ولی من میترسیدم ک این هم با احساسات من بازی کنه و بخواد با کسی دیگه ای دوست بشه و منو واسطه قرار بده باهاش دوست نشدم بعد از چند وقت تو برنامه لاین با یه پسر به اسم رضا اشنا شدم دقیق دوسال باهاش دوست شدم (مجازی)رضا ساکن مشهد بود و من از شیراز خیلی دوستش داشتم
رضا رو تا که بعدش فهمیدم رضا با سارا قبلش دوست بود و فقط سارا رو میخاست بخاطر اینکه دل سارا رو بسوزنه با من دوست شده خیلی ضربه بدی خوردم تا چند روز با کسی حرف نمیزدم از همه بدم میومدم حتی از خودم تا اینکه مشغول کار شدم صاحب کارم وقتی منو دید از من خوشش اومد و بهم پیشنهاد دوستی داد قبول نکردم خیلی ضربه بدی خورده بودم تا دیدم اصرار هاش زیاد شد گفتم نه وقتی سارا رو دید دیگه کمتر بهم توجه میکرد و از کارهام ایراد میگرفت دیگه تحمل نداشتم بغض راه گلومو بسته بود خیلی ناراحت بودم قلبم تیکه تیکه شده بود بعد از اون ماجرا داخل خونه نشستم و بیرون نمیرم کمتر مجالس عروسی و مهمونی میرفتم از همه بدم اومده یعنی مردم بخاطر خوشکل بودن یکی دیگه از کسی ک دوستش دارن میگذرن فقط طرف صحبتم با اون ادم هایی هستن ک بخاطر خوشکل بودن یکی دیگه از کسی ک دوستش دارن میگذرن میخاستم به اونا بگم خیلی نامردین همه ادم ها دل دارن چه خوشکل و چه زشت??????

امتیاز کل : 0 / 5. تعداد رای : 0

چند ستاره امتیاز میدی بهش ؟؟


برچسب ها



نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

پلیر ناکامان موزیک
پحش آنلاین پحش آنلاین پحش آنلاین
00:00
00:00
00:00
دانلود