دلنوشته غم انگیز نیما 20 ساله از چالوس

دلنوشته غم انگیز نیما 20 ساله از چالوس

یه شب توی تلگرام با پسر عمم تو یه گپ بودیم که فهمیدم پسر عمم با یه دختر به نام سارا دوس شده

پویا پسر عمم عکسه سارارو نشونم داد
خوشگل بود اما هیچ هسی بهش نداشتم سارا وقتی که با پویا دوس بود هی میومد پیوی من میگفت خوبی از این حرفا
هی از بدیای پویا میگف اینطوری اعصابمو خورد میکنه از این حرفا هروز میومد بد میگف به پویا نگو هی باهام اشتی قهر.یه روز پویا فهمیدمن با اون میحرفم گفت نحرف گفتم باشه اما چتای ماپایان نداشت بد من به پویا گفتم پویا دوسش دارم
میخوام باهاش رفیق شم اونم منو دوس داره بعد با من رفیق شد از صبح چت مکردیم تا شب تا ساعت شیش
تا من سلام نمیدادم سلام نمیداد بر عکس قبلا که باهاش رفیق نبودم بعد اون وقتی که با من رفیق بود پیوی دوست پویا میرفت هی خیانت پشت خیانت عکساشو داد به اون وقتی بهشم میگفتی یه جواب داشت بهت میگف
بد باز با پویا رفیق شد باز بامن رفاقت منو پویارم خراب کرد ما باهم سردشدیم با پویاا بد یروز با همون فرزین باز رفت بد داشتم با پویااا از کار خونه میومدم که دیدم ویس داده کاش باز برا من بودی کاش لبات برا من بود از این حرفااااا بد منو پویا تصمیم گرفتیم که دیگه سارارو بزاریم کنار بد برگشتیم گفتیم از منو پویا دست بکش برو دنبال یه کی دیگه سرتونو در اوردم
خلاصه دخترااا بیشتریاااشون خیانت کارن عشق مجازی حتی اگه سر قرارم برید اما تو مجازی رفیق شده باشید عشق نیست همش هوسه..?

روبیکای ناکامان تلگرام ناکامان اینستاگرام ناکامان

برچسب ها

نظرات