جهت پخش آثار در ناکامان موزیک در تلگرام پیام دهید
SendNakamanدلنوشته پاییزی هلیا 23 ساله از کرج
دلنوشته پاییزی هلیا 23 ساله از کرج
پنج سال تموم عاشق پسری بودم که رویاهانو دنیامو با اون ساخته بودم
خیلی دوسش داشتم دختری که تموم زندگیشو به پای اون ریخت اواسط دوستیمون بود که یه زن زنگ زد و گفت من با امیر رابطه دارم ولش کن اون حتی راضی با من ازدواج کنه گفتم دروغه ..
به امیر گفتم خندید و گفت عجب آدمایی پیدا میشن !
هی دنیا.. چی بگم یه روز گوشیش برداشتم به مامانم زنگ بزنم و خبر بدم که من یکم دیر میام از دانشگاه دیدم عکسای لخت بعضی از خانوما با امیر تو گوشیشه
خیلی خیلی دلم شکست اومدم خونه بدون این که با امیر دعوا کنم دست به خود کشی زدم تموم قرصای قلب خواهرمو خوردم پا شدم خودمو تو بیمارستان دیدم..
از خجالت پدرو مادرم آب شدم وقتی که پدرم اومد دستامو گرفت گفت چی کم گذاشتم واست من له شدم الان خودم به خاطر اون خودکشی دچار سوراخی قلب شدم ..
خیلی پشیمونم که بخاطر یه نامرد خودکشی…
برچسب ها
نظرات